امروزه تمام افراد از جمله فروشنده ها، پرمشغله هستند و به همین دلیل است که بسیاری از افراد به سمت جلسات مجازی، ایمیل (نامه الکترونیکی) ، تماس های تلفنی و حتی فرستادن پیامک به عنوان روشی برای ارتباط برقرار کردن با مشتریان و خریداران گام برداشته اند. تاکنون هیچ کدام از این ابزارهای ارتباطی نتوانستند با جلسات حضوری برابری کنند. درحالی که ارتباطات مجازی می توانند روشی آسان و سریع برای ادامه ی رابطه باشند، جلسات حضوری متناوب، هنوز امری اجتناب ناپذیر است.
درواقع ملاقات حضوری با افراد، حس واقعی بودن موقعیت و جلسه به شرکت کنندگان را می دهد. اگر تمام امور از طریق ایمیل با مشتری انجام شود، این ارتباطات با ربات هوشمند فروش هم قابل برقراری است. مکالمات تلفنی کمی بهتر است و احتمالا بهترین انتخاب برای ارتباط داشتن با مشتریان در محیط جغرافیایی دیگر است اما هنوز با جلسات حضوری برابری نمی کند. به طور کلی، اگر فرد فقط به دنبال تبادل سریع اطلاعات باشد، تلفن و ایمیل بهترین روش است اما اگر فرد مدت زیادی است که مشتری مهم و بزرگش را ملاقات نکرده است یا به دریافت اطلاعات خیلی مهمی نیاز دارد، جلسات حضوری، ایده ی خوبی است و حداقل یک جلسه ی حضوری با مشتریان، غالبا ضروری است.
جلسات حضوری، فرصت ارزیابی چیزی که مشتری و همچنین زبان بدنش بیان می کند، را فراهم می کند و از آنجایی که معمولا زبان بدن، صادقانه تر از زبان گفتاری است، این امر در تشخیص دقیق درخواست مشتری بسیار سودمند خواهد بود. البته فرد می تواند اطلاعات بیشتری را از طریق زبان بدن انتقال دهد، در اینصورت باید مطمئن باشد که منظور خود را به درستی منتقل کرده است.
جلسه ی حقیقی (حضوری) همچنین فرصت بیشتری را برای برقراری ارتباط دوستانه فراهم می کند که این نوع ارتباط برای خریداران و برای مشتریان حیاتی است. جلسات معمولا با گفتگوی کوتاهی شروع می شود که معمولا درباره ی جزئیاتی است که طرفین از طریق ارتباطات ایمیلی کسب نکرده اند. تبادل این اطلاعات فردی در برقراری روابط کاری امیدبخش با دیگران، کمک می کند و اگر آنها متوجه شوند که علایق و خاطرات مشترکی دارند (مانند تحصیل در یک دانشگاه یا علاقه به غذای مشترک )، خیلی بهتر است.
ملاقات با مشتریان یا خریداران در محیط کارشان باعث به دست آوردن اطلاعات بیشتری درباره ی آنها از طریق مشاهده ی محیط پیرامونشان می شود. مثلا برداشت اول از محل کار هر فردی ممکن است پراسترس یا آرام، مرتب یا نامرتب، ناخوشایند، بی روح یا به هم ریخته باشد. این مشاهدات، موضع اولیه ی مهمی را برای بهبود شیوه ی صحیح فروش ارائه می دهد. دفتر کاری که به صورت سنتی چیده شده است نشان دهنده ی شرکتی است با شیوه های قدیمی فروش که مالک آن، فروشنده ای کت و شلواری است که ظاهر کاملا شیک و مدرنش نشان دهنده ی خریداری است که احتمالا برای شیوه ی غیررسمی و راحت تر ارتباطات، بسیار مناسب است. اگر فرد امکان دیدن دفترکار خریدارش را داشته باشد، جمع آوری اینگونه اطلاعات بسیار مفیدتر خواهد بود. تصاویر روی میزش، پوسترهای روی دیوار و حتی سازماندهی اشیا، اطلاعات فراوانی را درباره ی آن فرد در اختیار می گذارد.
جلسه ی حضوری با شخصی در خارج از محل کارش، می تواند خیلی کارامد باشد به خصوص هنگام جمع آوری اطلاعات درباره ی شرکتی که شخص در آن مشغول به کار است. او در فاصله ای دور، به راحتی نمی تواند درباره ی شخصیت عجیب رییس خود صحبت کند اما اگر برای نهار به محلی بیرون از محل کارش دعوت شود باعث کسب اطلاعات ارزشمندتری درباره شرکت مدنظر می شود و چون گفتگوهای رو در رو، برخلاف ایمیل، نوشتنی نیستند، روش کم خطرتری برای افشای اطلاعات است. هیچ کسی دوست ندارد که نظراتش درباره ی همکارانش به صورت نادرستی در اختیار دیگران قراربگیرد.